سفارش تبلیغ
صبا ویژن






















روزنوشت یک دختر بچه

امروز باران بارید 

و من نمیدونم چرا برگشتم به روزگاری که دخترکی شیطان بیش نبودم ..

نه این روزها که سکوت و لبخندم در هر لحظه و هر اتفاق و هربحثی زبان زد همگان است .. 

 

پ ن : چندسال باید باشد که سرنزنی و بخواهی پسوردت را پیدا کنی و چه سخت .. و چه تلخ تر و چه ترسی که نکند اصلا یادم نیاید... 

 

 


نوشته شده در چهارشنبه 93/11/29ساعت 4:36 عصر توسط دختر خانوم| نظرات ( ) |