روزنوشت یک دختر بچه
خواستم بگم خسته شدم از هر لحظه استرس که الان یهو این ادم بر وزن باد هوا یهو طوفانی میشه و داد و هوار میکشه و کل شرکت رو سکه یه پول میکنه و بعد 5 دقیقه کلا فراموش میکنه و انتظار داره مث ادم بهش محل بزاری !
نوشته شده در چهارشنبه 90/8/25ساعت
8:5 عصر توسط دختر خانوم| نظرات ( ) |